ویژگی های EPC :
1) پیمانکار دارای آزادی عمل بیشتری در زمینه انتخاب تجهیزات و تکنیک های اجرایی بوده و همچنین وابستگی خاصی به فعالیت های دیگران و پیروی از برنامه زمان بندی آن ها ندارد.
2) سرعت در این پروژه ها بیشتر بوده و با انجام سریع کار ، پرداخت های مورد انتظار نیر به موقع می بایست انجام گردد.
3) چنان چه پیمانکار از تجهیزات ارزان تر و سطح پایین استفاده نموده و در نتیجه کیفیت کار پائین بیاید ، ریسک عدم دریافت آخرین پرداخت را متقبل گردیده و به علاوه ریسک عدم گرفتن کارهای بعدی کارفرما را نیز پذیرا خواهد بود.
4) زمان در این نوع قراردادها از اهمیت خاصی برخوردار است و باید طبق تعهدات ، طرفین بدان متعهد باشند. بنابراین در هر مرحله از پروژه فقط می بایست موارد مهم و اساسی مورد بحث قرار گرفته تا تاخیری در روند اجرای پروژه پیش نیاید. در حقیقت اطمینان از تاریخ اتمام پروژه بسیار بالا است ( به دلیل تعیین جریمه برای هر یک از طرفین در صورت نقض تعهدات ).
5) کارفرما و مشاورین وی می بایست به مهارت و تجارب پیمانکار اعتماد نمایند و در نتیجه به غیر از مواردی که پیمانکار از وظایف خود به صورت اساسی و کلی عدول می کند، لازم نیست در کار پیمانکار دخالت نموده و یا پیشنهادات را با تاخیر طولانی مورد بررسی قرار دهند.
6) مرحله طراحی تقضیلی اهمیت خاصی داشته و کارفرما و مشاورین وی می باید اطمینان یابند که پیمانکار از مشخصات عدول ننموده و استانداردهای پروژه را پائین نیاورده است.
7) توافقات مالی و نحوه پرداخت تاثیر بسزایی در قرارداد دارد، لذا می بایست به صورت شفاف و مشخص در قرارداد تعیین شده و بر طبق آن نیز عمل گردد. چنان چه کارفرما در ابتدای امر از خواسته های خود آگاهی کامل داشته باشد یک قرارداد به صورت قیمت یک قلم (Lump Sum) بهترین گزینه محسوب می گردد. در این حالت پیمانکار می بایست از بنیه مالی مناسبی برخوردار باشد.
8) در خصوص راه اندازی پروژه چنان چه کارفرما خواسته ها و الزاماتی داشته باشد می بایست در قرارداد بدان اشاره گردد.
9) کارفرما و مشاورین وی بیشترین فعالیت را در فرآیند مناقصه و نظارت عالیه در طول اجراء طرح خواهند داشت. به عنوان یک قانون کلی هر عیب و نقصی که در محدوده تعریف شده کار حادث شود مسئولیت پیمانکار خواهد بود و ریسک و مسئولیت اجرایی از کارفرما به پیمانکار منتقل می شود.
10) امکان کاهش هزینه های پروژه بعلت فراهم ساختن امکان طراحی و اجرای اقتصادی وجود دارد. نکته حائز اهمیت در این مورد منافع اقتصادی حاصله بوده که می بایست بین کارفرما و پیمانکار به نحو عادلانه تقسیم گردد. به عبارت دیگر این اطمینان برای کارفرما حاصل می شود که هزینه های نهایی پروژه از مبلغ توافق شده تجاوز نمی کند. ( تغییرات به ندرت ممکن است به وجود آید).
11) مرحله مناقصه اهمیت بسیار زیادی داشته و در این مرحله کارفرما می بایست نیرو ، هزینه و منابع کافی را به منظور اطمینان از قابلیت های پیمانکار و کیفیت طرح های پیشنهادی آن ها صرف نماید. از سوی دیگر پیمانکار نیز باید وقت و انرژی زیادی برای تهیه پیشنهاد با اطمینان از قابل اجراء بودن و سودآوری آن مصروف دارد. بهتر است هزینه های صرف شده پیمانکار برای آماده کردن مدارک جهت شرکت در مناقصه ( هزینه های طراحی ) به عنوان بخشی از هزینه های طرح دیده شود .
12) در کشور ما فقدان پیمانکارانی که بتوانند در این روش کار کنند از جمله مشکلات اساسی محسوب می گردد. شرکت هایی که در عین برخورداری از توان مالی مناسب در سه زمینه متفاوت مهندسی (E) ، تدارکات (P) و اجراء (C) دارای تجربه کافی باشند انگشت شمار هستند. اصولا سود این نوع پروژه ها به تجربه و توانمندی در حیطه سه مورد فوق و ریسک پذیری بالا مربوط می گردد که شرکت های داخلی فاقد آن ها می باشند .
13) استفاده از تأمین منابع مالی بصورت فاینانس در این روش با سهولت بیشتری انجام می شود .
14) خریدهای خارجی را می توان بصورت یک پارچه انجام داد.
15) ارتقاء قابلیت های ساخت و نوآوری در داخل کشور امکان پذیر می گردد .
16) کارفرما به دلیل نیاز به کنترل کمتر در این روش می تواند به فعالیت های اصلی خود پرداخته و کمترین نیروی پرسنلی ستادی در سیستم خود نیاز خواهد داشت .